جوان آنلاین: مرد جوانی که مدعی است همسرش به خاطر مشکلات روحی به زندگیاش پایان دادهاست، با شکایت اولیایدم بازداشت شد و برای تحقیق در اختیار کارآگاهان جنایی پایتخت قرار گرفت.
چندی قبل مرد میانسالی به شعبه اول دادیاری دادسرای امور جنایی تهران رفت و از دامادش به اتهام قتل دخترش شکایت کرد.
وی در توضیح ماجرا گفت: «۱۰ سال قبل خانوادهای به خواستگاری دخترم آمدند و در نهایت دخترم با پسر آن خانواده به نام سام ازدواج کرد. آنها زندگی خوبی داشتند، اما از مدتی قبل متوجه شدم با هم مشکل پیدا کردهاند. چند روز قبل خانهمان بودم و دامادم با من تماس گرفت و گفت که دخترم به زندگیاش پایان دادهاست. به سرعت به خانه دخترم رفتم و دیدم آمبولانس و عوامل اورژانس هم رسیدهاند. تیم اورژانس پس از معاینه اعلام کرد دخترم فوت کرده و شوهرش هم مدعی شد دخترم به زندگیاش پایان دادهاست. سام ادعا میکند دخترم بیماری افسردگی داشته و دارو مصرف میکرده و در نهایت هم به زندگیاش پایان دادهاست، اما من به دامادم مشکوک هستم و احتمال میدهم او دخترم را به قتل رساندهاست. چون آنها با هم اختلاف داشتند. از طرفی هم دخترم بیمار نبود و ورزشکار بود و حتی قرص هم نمیخورد. او دلیلی نداشت خودکشی کند، چون من با او در ارتباط بودم و با من ارتباطش خوب بود و اگر مشکلی داشت، حتماً با من در میان میگذاشت. فکر میکنم دامادم دخترم را به قتل رسانده و دروغ میگوید که دخترم خودش به زندگیاش پایان دادهاست. الان از او به اتهام قتل دخترم شکایت و تقاضای رسیدگی دارم.»
بازداشت
با شکایت مرد میانسال، مأموران به دستور قاضی پرونده دست به تحقیقات زدند و دریافتند زن فوت شده با شوهرش اختلاف داشتهاست. با به دست آمدن این اطلاعات مأموران مرد جوان را بازداشت و برای تحقیق به اداره پلیس منتقل کردند.
وی در بازجوییها با انکار جرمش گفت: «من و همسرم ۱۰ سال قبل با هم ازدواج کردیم، اما هرگز بچهدار نشدیم. ما مشکل و اختلاف خاصی با هم نداشتیم، اما گاهی مثل همه زن و شوهرها مشاجره لفظی داشتیم. مدتی بود همسرم گوشهگیر و افسرده شدهبود و حتی قبل از این هم چند باری تصمیم به خودکشی گرفتهبود، اما من نجاتش دادم. هر چه از او میخواستم برای درمان پیش روانشناس برود، قبول نمیکرد و هر روز هم افسردگیاش بیشتر میشد. روز حادثه به محل کارم رفته بودم و همسرم در خانه بود. وقتی به خانه برگشتم هر چقدر صدایش زدم، جواب نداد و بعد در اتاق خواب با جسد حلقآویز او روبهرو شدم. به سرعت او را پایین آوردم و به اورژانس زنگ زدم، اما دیر شده و همسرم فوت کردهبود. من ادعای پدر همسرم را قبول ندارم و در مرگ همسرم هیچ دخالتی نداشتهام.»
متهم در ادامه برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان جنایی قرار گرفت.